ساعت 24 – اقتصاددانان نهادگرای شناخته شده در جهان بازار را نفی نمیکنند ؛ برعکس، آن را بخشی ضروری از سازوکار اقتصادی میدانند، اما معتقدند بازار بدون نهادهای مناسب(قواعد حقوقی، نظام قضایی کارآمد، قراردادهای قابل اجرا، هنجارهای اجتماعی، و سازوکارهای تنظیمی) یا کار نمیکند یا به نتایج ناپایدار و ناعادلانه میرسد.
از نگاه آنان، «بازارِ آزاد بینهاد» اصلاً وجود خارجی ندارد؛ هر بازار واقعی در دل چارچوب نهادی خاص شکل میگیرد و کیفیت همان چارچوب است که تعیین میکند رقابت موثر میشود یا نه، فساد کاهش مییابد یا نه، و سرمایهگذاری پایدار شکل میگیرد یا نه.
ویژگی اصلی نهادگرایان این است که رفتار اقتصادی را نه محصول انتخاب فردیِ مجرد، بلکه نتیجهی تعامل پیچیدهی میان افراد، سازمانها، تاریخ، فرهنگ، قوانین و ساختار قدرت میدانند. برای همین، آن بر این باورند که حتی بهترین سیاستهای اقتصادی در غیاب نهادهای پشتیبان یا بیثبات، به اهداف خود نمیرسند. نهادگرایان به جای «قیمتها» بهتنهایی ، بیشتر به «قواعد بازی» نگاه میکنند و اصلاح نهادها را شرط لازم برای کارکرد درست بازار میدانند.
پس اختلاف آنان با اقتصاددانان جریان اصلی بر سر اصل بازار نیست ، بلکه بر سر این است که بازار چگونه بهوجود میآید، چگونه اداره میشود و چگونه تغییر میکند. نهادگرایان بر نقش تکامل نهادی، یادگیری اجتماعی، و بستر تاریخی تاکید میکنند و معتقدند سیاست اقتصادی زمانی موفق است که با این واقعیتها هماهنگ باشد، نه اینکه صرفاً با نسخههای انتزاعیِ بازار آزاد تنظیم شود.
در مورد ایران، فاصلهی میان نگاه جریان اصلی اقتصاد و نهادگرایان چندان زیاد نیست؛ هر دو طیف بر این نکته توافق دارند که آنچه امروز در کشور جریان دارد «بازار رقابتی» به معنای دقیق کلمه نیست. ساختاری که در آن بنگاههای شبهدولتی و خصولتی بخش بزرگی از صنایع را در اختیار دارند، دولت در قیمتگذاری و تخصیص منابع دخالت مستقیم میکند، اطلاعات بهشدت نامتقارن است و بسیاری از بازیگران توانایی ایجاد یا تشدید همان عدمتقارن اطلاعاتی را دارند، از منظر هیچ مکتب اقتصادی بازار رقابتی تلقی نمیشود.
جریان اصلی اقتصاد نیز همانند نهادگرایان تاکید میکند که بازار تنها زمانی کارآمد است که قواعد شفاف، حقوق مالکیت قابلاتکا، امکان ورود آزاد، رقابت واقعی و داوری بیطرفانه وجود داشته باشد؛ و در فقدان این شرایط، و در سایهی رانتهای گسترده، تعارض منافع و حضور بنگاههای بزرگ نیمهدولتی، بازار ایران بیشتر به یک «میدان قدرت» شبیه است تا سازوکار رقابت.
بنابراین، اختلاف دو دیدگاه بیشتر در تحلیل ریشهها و نسخههای اصلاح است، نه در تشخیص وضعیت موجود؛ در توصیف بازار ایران، هر دو عملاً یک روایت دارند: بازاری ناقص، معیوب و غیررقابتی که خروجی آن با منطق اقتصادیِ یک بازار سالم سازگار نیست.
با این توضیح عرض میکنم آنچه عدهای از دوستان شناختهشده به عنوان نهادگرا عرضه میکنند و بر آن اصرار دارد، نفی بازار است. موضعی که جای تاسف است و به معنای استفادهی نامناسب از عنوان نهادگرایی است.
حسین عبده تبریزی – هاما
source