در نقد سریال Pluribus با نگاهی جدید به جهان پساآخرالزمانی و ذهن جمعی انسانها، وینس گیلیگان بار دیگر مرزهای داستانگویی تلویزیونی را درمینوردد.
سریال پلوریبوس جدیدترین اثر وینس گیلیگان، خالق آثار تحسینشدهای همچون Better Call Saul و Breaking Bad است. او اینبار با فضایی کاملاً متفاوت، در ژانر علمی–تخیلی پساآخرالزمانی و با رویکردی سورئالیستی این سریال را ساخته است. این سریال محصول Apple TV+ بوده و ریا سیهورن، بازیگر نقش کیم وکسلر در Better Call Saul، در نقش اصلی آن حضور دارد.
اپل دو فصل از این سریال را به طور مستقیم سفارش داده و فصل نخست آن از 7 نوامبر (16 آبان) با پخش دو قسمت آغاز میشود. عنوان سریال از عبارت لاتین e pluribus unum الهام گرفته است که به معنای «از میان بسیاری، یکی» است — مفهومی که با درونمایه فلسفی و هویتمحور اثر همخوانی دارد.
داستان در آلبوکرکیِ نیومکزیکو میگذرد و درباره نویسندهای به نام کارول استورکا است؛ زنی که از میان تمام انسانها، یکی از تنها دوازده نفری است که در برابر ویروسی بیگانه مصون ماندهاند. در جهانی که همه چیز به ظاهر صلحآمیز است، تنها چند ذهن مستقل باقی ماندهاند که باید با بار سنگین «فردیت» و تنهایی خود روبهرو شوند.
نقد سریال Pluribus

Pluribus با استقبال چشمگیر منتقدان روبهرو شده است. در بخش نقد سریال Pluribus سایت Rotten Tomatoes، این سریال با ۱۰۰ درصد رضایت منتقدان بر اساس ۶۶ نقد در صدر آثار تلویزیونی اخیر قرار گرفته است.
اجماع منتقدان در این سایت آن را «آثاری واقعاً اصیل در ژانر علمی–تخیلی از وینس گیلیگان که ریا سیهورن را به دنیایی شجاعانه و تازه میبرد» توصیف کردهاند. همچنین در متاکریتیک این سریال با امتیاز ۸۷ از ۱۰۰ بر اساس ۳۳ نقد، در دسته «تحسین جهانی» جای گرفته است — نشانهای روشن از آنکه گیلیگان بار دیگر موفق شده جهانی تازه و منحصربهفرد بیافریند.

در این میان منتقدان و صاحبنظران، تنها کسی که نیازی به یادآوری ارزش سیهورن نداشت، کسی بود که درخششِ او را از نزدیک لمس کرده بود. وینس گیلیگان، خالق Better Call Saul که حالا در پروژهای کاملاً تازه و مستقل از دنیای برکینگ بد دوباره با او همراه شده است.
وقتی Better Call Saul به پایان رسید، بسیاری از منتقدان نگران بودند که سیهورن دیگر چه نقشهایی خواهد یافت؛ اما وقتی اعلام شد وینس گیلیگان سریالی جدید میسازد و سیهورن ستاره آن است، این نگرانیها جایشان را به هیجان دادند. چه کسی بهتر از گیلیگان میتواند «وسیلهای» بسازد که با تواناییهای او همخوان باشد؟
Pluribus که نخستین فصل ۹ قسمتیاش از 16 آبان 1404 در Apple TV پخش میشود، اثری برای نمایش این بازیگر است؛ نمایشی از انعطافپذیری، ظرافت و توان بازیگری او که از درام تا کمدی و از رنج تا شورش را در بر میگیرد.
اما درست همانطور که در دنیای گیلیگان معمول است، هیچ چیز آنقدر ساده نیست. اپل این سریال را در سکوت و رازداری کامل ساخته است؛ رازی که بخشی از جذابیت سریال را شکل میدهد.
در این سریال سیهورن نقش کارول استورکا، نویسندهای که مجموعهای پرفروش از رمانهای تاریخی و عاشقانه را نوشته است را بازی میکند؛ آثاری که کتابفروشان آنها را «ادبیات تاریخی با چاشنی خیالپردازی» مینامند.
در آغاز، کارول آخرین تور تبلیغاتی خود را به همراه شریک زندگیاش هلن (میریام شور)، پشت سر میگذارد. او از پرسشهای تکراری طرفداران، از تکرار بیپایان همان داستانها و از پنهان کردن رابطهاش خسته شده است. حتی باید برای روشن کردن ماشینش در دستگاه الکلسنج فوت کند.
اما درست در لحظهای که کارول به خانه بازمیگردد، اتفاقی کیهانی در حال رخ دادن است. پیامی از اعماق فضا، دستوراتی را برای گروهی از دانشمندان ارسال میکند و این دستورات در نهایت به وقوع رویدادی عظیم میانجامد. وقتی شمارش معکوس به صفر میرسد، جهان دیگر آن جهان سابق نیست.
مردم شهر آلبوکرکی تغییر کردهاند؛ آرامتر، مهربانتر و شاید… شبیهتر به هم شدهاند و کارول درمییابد که از معدود انسانهایی است که از این تغییر در امان ماندهاند. جهانی که در آن زندگی میکرد، حالا به نوعی وحدت جمعی و ذهنِ مشترک بدل شده است.
کندی و ابهام، جوهر فلسفی سریال

Pluribus با تعلیق و کندی آگاهانه پیش میرود. بسیاری از بینندگان ممکن است از این ریتم عصبی شوند، اما این انتخابی کاملاً آگاهانه است. ما تنها به اندازهی آگاهیِ کارول از حقیقت باخبر میشویم، نه بیشتر. سریال از زاویه او روایت میشود و تا زمانی که او درکی از رخدادها ندارد، ما نیز در ابهام خواهیم ماند.
کارول که در آغاز بیمیل به هر پرسش و کنجکاوی است، رفتهرفته در مسیر کشف و درک جهان تازه گام میگذارد و در همین روند است که مخاطب نیز با او تغییر میکند. شناخت، او نه از طریق حقیقت بیرونی، بلکه از طریق تحول درونی حاصل میشود.
در ادامه، کارول تلاش میکند با بازماندگان دیگری که مانند او مصون ماندهاند ارتباط بگیرد و از ماهیت این ذهن جمعی آگاه شود.
درخشش ریا سیهورن و بُعد انسانی فاجعه

تمام بار عاطفی و فلسفی سریال بر دوش ریا سیهورن است. او باید جهانی را باورپذیر کند که در آن همه چیز آرام است، اما چیزی در عمقش بهشدت اشتباه به نظر میرسد. بازی او ترکیبی از اضطراب، خشم، شوخطبعی و آسیبپذیری است؛ انسانی که در برابر تسلیمشدن مقاومت میکند، حتی وقتی مقاومتش بیثمر به نظر میرسد.
سیهورن در نقش کارول، چهره خسته اما مصممِ تمام انسانهایی است که هر روز در برابر عادیسازی جنون و دروغ مقاومت میکنند. او روح خسته تمام کسانی است که هنگام مرور اخبار جهان، لبخندهای پوچِ کسانی را میبینند که میگویند همه چیز روبهراه است.
کارگردانی وینس گیلیگان؛ از واقعگرایی تا استعاره

گیلیگان که دو قسمت نخست را نوشته و کارگردانی کرده، در ساخت فضا و جهان Pluribus چیرهدست است. او با بهرهگیری از مناظر نیومکزیکو، حس گستردگی جهانی را القا میکند که تغییر کرده است.
دوربین، گستره وسیع آسمانها و خیابانها را میبلعد و در عین حال، تنگنای ذهن کارول را نشان میدهد. تضاد میان «آرامش بیرونی» و «آشوب درونی»، در میزانسن و قاببندیها تجسم مییابد.
در سطحی نمادینتر، Pluribus به یادآورندهی آثار کلاسیکی همچون The Twilight Zone است؛ اما از قالب رازآلود صرف فراتر میرود. گیلیگان، همچون همیشه، به جای رمز و معما، بر تحول شخصیت تمرکز میکند. همانطور که Breaking Bad درباره شیمیدان بودن والتر وایت نبود، Pluribus هم درباره موجودات فضایی نیست؛ بلکه درباره انسان بودن در جهانی است که مفهوم انسانیت در حال فرسایش است.
جمعبندی

دو قسمت ابتدایی Pluribus همزمان اثری مهیج، خندهدار، فلسفی و دلهرهآور است. وینس گیلیگان با تکیه بر توانایی بینقص ریا سیهورن، داستانی دربارهی ماهیت آزادی و ترس از یکی شدن میگوید. این سریال نه صرفاً یک روایت علمیتخیلی، بلکه تفسیری شاعرانه از وضعیت انسان معاصر است؛ انسانی که در جستوجوی معنا، میان آشوب و آرامش، در مرز میان فردیت و جمع گم شده است.
نظر شما دربارهی نقد سریال Pluribus چیست؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.
source