مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد وقتی انسان‌ها در ذهن خود تصویری را مجسم می‌کنند، مغز آن تصویر را از مسیری متفاوت نسبت به زمانی که صحنه‌ای واقعی را می‌بینند پردازش می‌کند. به بیان دیگر، تمرکز ذهنی روی یک تصویر خیالی فعال‌سازی بخش‌های متفاوتی از مغز را در پی دارد، نه همان شبکه‌هایی که هنگام مشاهده دنیای بیرونی درگیر می‌شوند.

یافته‌های کلیدی مطالعه

در پژوهشی که با مشارکت ۲۸ بزرگسال انجام شد، مشخص شد تمرکز بر نقشه‌ای ذهنی، به‌جای استفاده از نواحی بینایی معمول، بیشتر بر مناطق جلویی مغز که وظیفه کنترل شناختی دارند تکیه می‌کند. این تحقیق توسط پژوهشگران مدرسه عالی نرمال فرانسه (École normale supérieure) وابسته به دانشگاه PSL انجام شده است.

چگونه تمرکز ذهنی کار می‌کند

رهبری این پروژه بر عهده آنتونی کلمان بود. هدف تیم او مقایسه نحوه عملکرد توجه ذهنی هنگام کار با نقشه‌های ذهنی با نحوه عملکرد توجه در یک وظیفه دیداری معمول بود.

«نتایج ما نشان می‌دهد زمانی که در ذهن خود تصویری را کاوش می‌کنیم، از همان سازوکارهایی که هنگام مشاهده دنیای واقعی استفاده می‌کنیم، بهره نمی‌بریم.» – آنتونی کلمان

به گفته او، درک این تمایز می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر بفهمیم تجربه‌های درونی مانند تصویرسازی ذهنی، حافظه، افکار و حتی آگاهی چگونه در مغز رخ می‌دهند.

مغز چگونه توجه فضایی را هدایت می‌کند

دانشمندان فرآیند توجه فضایی را شبیه یک نورافکن ذهنی توصیف می‌کنند که بر یک بخش خاص از فضا تمرکز می‌کند و پردازش اطلاعات را در آن نقطه تقویت می‌نماید. مطالعات کلاسیک نشان داده‌اند که پیش از ظهور یک محرک مهم، امواج مغزی در قشر بینایی تغییر می‌کنند تا سمت مورد انتظار را آماده سازند.

تا مدت‌ها، بسیاری از پژوهشگران باور داشتند که تصویرسازی ذهنی و ادراک بصری از مسیرهای عصبی مشابهی در مغز استفاده می‌کنند. مروری گسترده نیز تأیید کرده بود که تصاویر خیالی و واقعی در نواحی بصری، آهیانه‌ای و پیش‌پیشانی با هم همپوشانی دارند.

جزئیات آزمایش

در این تحقیق، از شرکت‌کنندگان خواسته شد نقشه فرانسه را از حافظه بلندمدت خود فراخوانی کنند. سپس دو نام شهر نمایش داده شد تا مشخص کنند کدام‌یک به پاریس نزدیک‌تر است. پیش از نمایش نام‌ها، نشانه‌ای به آن‌ها داده شد تا توجه خود را به سمت چپ یا راست تصویر ذهنی نقشه معطوف کنند. همین روش برای یک وظیفه دیداری واقعی نیز تکرار شد.

در طول هر دو آزمون، فعالیت مغزی با استفاده از الکتروانسفالوگرافی (EEG) ثبت شد تا زمان‌بندی و محل تغییرات در ریتم‌های مغزی مقایسه شود. نتایج نشان داد تمرکز توجه باعث افزایش سرعت پاسخ در هر دو وظیفه می‌شود، اما الگوهای پاسخ بین وظایف برای هر فرد یکسان نبود. این یافته نشانگر استفاده از دو سامانه متفاوت در مغز است.

آنچه تصاویر ذهنی فاش می‌کنند

سیگنال کلیدی مورد بررسی، فعالیت موج آلفا (۸ تا ۱۲ هرتز) بود که با فرآیند توجه ارتباط دارد. در وظیفه دیداری، تغییرات موج آلفا بیشتر در نواحی پس‌سری مغز ظاهر شد، همان الگویی که معمولاً هنگام جهت‌دهی توجه به چپ یا راست دیده می‌شود.

اما در وظیفه نقشه ذهنی، تغییرات آلفا به سمت جلو مغز جابه‌جا شد و بیشترین فعالیت در نواحی پیش‌پیشانی مشاهده شد؛ مناطقی که با هدف‌گذاری و کنترل رفتار در ارتباط‌اند. این جابه‌جایی نشان می‌دهد وقتی توجه به درون معطوف می‌شود، مسیر پردازش از بالا به پایین (Top-Down) فعال می‌گردد.

نقش امواج آلفا در تمرکز

  • امواج آلفا به کاهش تداخل ناشی از اطلاعات نامرتبط در وظایف دیداری کمک می‌کنند.
  • فعالیت قوی‌تر آلفا در آزمون‌های حافظه کاری از حواس‌پرتی جلوگیری می‌کند.
  • هماهنگی میان نواحی پیش‌پیشانی و آهیانه‌ای نقشی اساسی در تنظیم نحوه توزیع توجه دارد.

اهمیت توجه به تصاویر ذهنی

ابزارهای آموزشی مانند نقشه‌ها، نمودارها و دیاگرام‌ها بخش مهمی از یادگیری در کلاس‌های درس هستند. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد هدایت توجه درون یک تصویر ذهنی، بیشتر به سیستم‌های کنترلی وابسته است تا به نواحی اولیه بینایی که در دیدن واقعی نقش دارند.

این مطالعه بر تصاویر ذهنی مبتنی بر حافظه معنایی تمرکز داشت؛ نوعی از حافظه که دانش عمومی را در خود ذخیره می‌کند و به رویداد خاصی مرتبط نیست. این موضوع با تصویرسازی بر پایه حافظه کوتاه‌مدت تفاوت دارد.

شناخت مسیرهای جداگانه برای توجه درونی و بیرونی می‌تواند به بهبود ابزارهای تشخیص اختلالات توجه کمک کند. همچنین ممکن است در طراحی برنامه‌های آموزشی و درمانی که نیاز به تمرکز درونی پایدار دارند، مفید باشد.

کاربردهای درمانی و آموزشی

در پژوهش‌های مرتبط با تصاویر مزاحم ذهنی نیز این تمایز اهمیت دارد. اگر توجه درونی عمدتاً از سیستم‌های کنترلی پیش‌پیشانی استفاده می‌کند، می‌توان درمان‌ها را به گونه‌ای تنظیم کرد که آن نواحی را تقویت کنند. چنین رویکردی ممکن است در بهبود اختلالاتی مانند PTSD یا اضطراب مؤثر باشد.

آینده پژوهش در زمینه تصویرسازی ذهنی

مطالعات آینده می‌توانند بررسی کنند آیا تمرین مداوم با نقشه‌های ذهنی، مسیرهای توجه در مغز را تغییر می‌دهد یا خیر. تمرین‌های شناختی می‌توانند مسیرهایی را تقویت کنند که تمرکز درونی را در طول زمان پایدار نگه می‌دارند.

گام‌های بعدی شامل ثبت‌های دقیق‌تر مغزی برای ردیابی انتقال سیگنال از نواحی پیش‌پیشانی به نواحی بینایی خواهد بود. ترکیب EEG با تصویربرداری مغزی می‌تواند همزمان اطلاعاتی از زمان و مکان فعالیت ارائه دهد.

اگرچه نمونه ۲۸ نفره برای چنین مطالعاتی رایج است، اما تکرار نتایج در گروه‌های بزرگ‌تر و متنوع‌تر می‌تواند پایداری این اثر را روشن‌تر سازد.

جمع‌بندی

نتیجه اصلی پژوهش روشن است: مغز ما «دیدن» و «تجسم کردن» را دو فعالیت متفاوت می‌داند. حتی اگر وظیفه‌ها مشابه باشند، مسیرهای عصبی متفاوتی درگیر می‌شوند. این یافته‌ها در مجله Journal of Neuroscience منتشر شده است.


آیا تجربه کرده‌اید که تصویر ذهنی‌تان زنده‌تر از واقعیت باشد؟ دیدگاه خود را در بخش نظرات بنویسید یا این مقاله را با دوستان علاقه‌مند به علوم شناختی به اشتراک بگذارید.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *