مسیحا زد صدا یاران خود را

خبرگزاری آنا قطعه شعری را در قالب مثنوی با عنوان «حسن و عیب» تقدیم مخاطبان می‌کند.

به گزارش خبرنگار آنا، ابوالفضل فیروزی شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری مثنوی «حسن و عیب» را سروده که از نظر مخاطبان می‌گذرد:

گذر می‌کرد عیسی از گذرگاه
به همراه حواریّون آگاه 

یکی مردار سگ آنجا بدیدند
ز گند آن به جز عیسیٰ رمیدند 

ز گند و لاش آن مردار بد بو
همه رفتند جز آن مرد خوش خو 

مسیحا زد صدا یاران خود را
که؛ «برگردید‌ای یاران دانا!»

چرا سبقت گرفتید از من این‌بار؟! 
ز من کردید ناگه جمله ادبار؟!

همیشه با خدا همراه باشید
که تا از خوب وبد آگاه باشید

رفیق نیمه ره را نیست خیری
در این هستی ندارد هیچ سیری

بیایید! با شما این لاش بدبو
سخن‌ها دارد و اندرز نیکو

چو برگشتند آن یاران همراه 
به‌سوی آن نبی الله آگاه

به یاران گفت آن روح خداوار
 گریزان، چون شدید از لاش مردار؟!

بدادند هریک از آنها جوابی
جوابی از سر صدق و حسابی

یکی گفتا که بویی بد از او خاست 
از این مردار بدبویی که این جاست 

دگر گفتی که بویش بود گنداب
که ما را کرد از خود دور و بی تاب 

دگر گفتا دهانش هست بد بو
تنش آلوده بود و زشت و پر مو 

چو هریک عیب آن مردار گفتند
سفاهت را به زشتی سخت سفتند

بدان‌ها گفت عیسی؛ راست گفتید
ولی خوبی و حسنش را نهفتید 

اگرچه هریکی عیبش بدیدید
ولی خوبی و حُسنش را ندید

نگفتید از وفا و پاسداریش
ز دندان سفید و تیز و کاریش!

اگر گفتید عیب ونقص هرچیز 
ز خوبیش بگویید بیشتر نیز 

هر آن کس داشت چشم پاک وبینا 
بدی را زشت دید و خوب زیبا

نه زشتی، حُسن را از وی بپوشد 
نه خوبی‌اش، که عیبش را نگوید

ز انصاف و مروّت دور باشی
به حُسن دیگران، چون کور باشی 

نه بینی عیب ونقص خویش امّا. 
به عیب دیگران تیزیّ و بینا

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *