ساعت 24 – خطیر بودن وضعیت امروز ایران بر کسی پوشیده نیست به همین دلیل است که همه افراد و گروه‌ها می‌کوشند تا با اظهارنظر و نقد و پیشنهاد راهی را به‌سوی آینده‌ای بهتر بگشایند. برخی غیرمسئولانه می‌گویند حمله کنیم؛ بهترین دفاع حمله است. دیگری ادامه راهبردهای گذشته را پیشنهاد می‌کند. سومی می‌گوید غنی‌سازی را برای رفع تحریم روی میز بگذاریم. چهارمی می‌گوید کلاً تعلیق کنیم. یکی مذاکره را رد می‌کند و دیگری حکم به پایان تخاصم می‌دهد.

در حوزه داخل هم از ایده‌های مبتنی بر انسداد تا آزادی و فضای باز رسانه‌ای و سیاسی جزو پیشنهادهای افراد گوناگون است. در اقتصاد نیز شاهد همین تعارضات هستیم. از آزادسازی سوخت و انرژی تا گسترش قیمت‌گذاری به اغلب کالاهای مورد نیاز مردم. درباره دولت نیز از استیضاح تا حمایت کامل که در سخنان دیروز مقام رهبری وجود داشت را شاهدیم.

وجود صداها و نگاه‌های قطبی ذاتاً مشکلی نیست به شرطی که صدا و جریان اصلی، شناخته‌شده و حاکم باشد. این جریان همان سیاست‌های رسمی است؛ که اگر روشن و حاکم باشد می‌توان گفت که سایر رویکردها در حاشیه هستند و مانعی نیستند ولی اگر جریان رسمی مبهم یا در تعلیق باشد، آنگاه وجود چنین نگاه‌های دوقطبی و پراکنده برای کلیت و آینده کشور خطرناک خواهد بود.

شاید گفته شود که جریان اصلی هست و کار خود را انجام می‌دهد. اگر چنین باشد باید اجزای آن قابل شناخت و درک باشند. بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند که پس از جنگ اخیر سیستم سیاسی نتوانسته راهبرد روشنی را طراحی و اجرایی کند و در وضعیت تعلیقی قرار دارد. صدای واحد کجاست تا موافقان حمایت و دیگران حداقل سکوت کنند؟

بیاییم و فرض کنیم که این گزاره غلط است و سیاست مدونی وجود دارد و حتی همه اجزای این سیاست‌ها هم منطقی و خوب؛ یا حداقل گریزناپذیر است. این سیاست با همه اجزایش باید ابلاغ عمومی‌شود. برخی اجزای آن به‌صورت پراکنده گفته می‌‌شود ولی کلیت آن روشن و منسجم و آینده‌نگرانه نیست. ایجاد وحدت و صدای واحد مستلزم آن است که این صدا در همه اجزایش برای همگان روشن شود. علت اصلی برجسته شدن چندصدایی و فقدان وحدت، غیبت و فقدان و ابهام همین صدای واحد رسمی است.

اکنون می‌توان این پرسش را مطرح کرد که صدای رسمی چگونه ایجاد شده و شکل می‌گیرد؟ یک راه تصمیم‌گیری و تصویب آن پشت درهای بسته است. چنین صدایی حتی اگر درست هم باشد به‌طور معمول همنوایی لازم را ایجاد نمی‌کند چون مشارکت دیگران در آن کم‌رنگ و هیچ است.

اگر بخواهیم حمایت دیگران را برای همنوایی با صدایی که به منافع عمومی مربوط است جلب کنیم، نیازمند حضور و مشارکت آنان در فرآیند تصمیم‌گیری است. در غیر این صورت دیگران قادر به درک و تفاهم با تصمیم و سیاست نهایی نخواهند شد.

در هر صورت انتظار می‌رود که دبیر شورای عالی امنیت ملی که به تازگی این مسئولیت خطیر را عهده‌دار شده است، متن روشنی را که به تصویب شورا و مقام رهبری رسیده باشد، مشتمل بر گزینه‌های گوناگون و پاسخ به پرسش‌های کلیدی تدوین و منتشر نمایند؛ تا حداقل ناظران داخلی درک متعارفی از سیاست و صدای رسمی پیدا کنند.

این متن باید روشن و بدون ابهام باشد تا هم مسائل خارجی و هم چالش‌های داخلی را پاسخ دهد. طبیعی است که به تبعات سیاست‌های رسمی اعلامی نیز توجه خواهند داشت. این مهم‌ترین نیاز امروز جامعه ایران است.

به نظر ما هنگامی که چنین متنی تهیه شود همان زمان ابعاد ناسازگار و تبعات ناخواسته آن بر تدوین‌کنندگان آشکار خواهد شد. امروز مسئله اسنپ‌بک، مذاکره اعم از مستقیم و غیرمستقیم، تحریم‌ها، ناترازی‌های گسترده اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، رسانه‌ها، تورم و رشد و سرمایه‌گذاری اقتصادی و وضعیت تعلیق و‌ جنگ و…. همه و همه به‌صورت درهم‌تنیده روی میز هستند و هیچ پاسخ رسمی و جامعی به آن‌ها داده نمی‌شود.

مشکل این است که در همه اجزای مزبور بهترین حالت‌ها با کمترین هزینه‌ها را می‌خواهند درحالی‌که تحقق اهداف مطلوب در موارد فوق بدون پرداخت هزینه‌های لازم که بعضاً جدی و راهبردی است، امکان‌پذیر نیست.

هم میهن 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *