کارشناس تاریخ اسلام در گفتوگو با آنا

کارشناس تاریخ اسلام میگوید موقعیت رهبر معظم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ابداً قابل قیاس با موقعیت وجود مقدس امام حسن (ع) و مردم آن زمانه نیست؛ چراکه عموم مردم مؤمن ما وفادار انقلابند و حتی حاضرند جان خود را برای تحقق اهداف رهبری فدا کنند.
خبرگزاری آنا– علی رحمانی: اسناد و کتب تاریخی به جای مانده در خصوص تاریخ صدراسلام گویای کینه عمیق و کور جریانی منحرف و بانفوذ از منافقان و فرصتطلبان سیاسی-اجتماعی در روزهای آغازین دعوت حیاتبخش اسلام از امامعلی (علیه السلام) به جرم دفاع از حق و حقیقت و تلاش مجدانه جهت گسترش اسلام است؛ میراث نحسی که بعدها به فرزندان طریقت شوم بنیامیه و اعقاب فعلی آنها یعنی گروههای تکفیری به ارث رسید تا با تمسک به آن کینه اهریمنی، شمشیر را علیه مذهب حقه جعفری از رو ببندند. اما نکته جالب توجه این است که با توجه به جایگاه والای امام مجتبی (علیه السلام) در بین عامه مسلمین و مقبولیت بالای آن حضرت در بین افکار عمومی جهان اسلام، معاویه و حزب جهنمی او به دلیل ترس بسیار زیادی که از محبوبیت حضرت در دنیای اسلام داشتند، با خدعه و فریب و با توسل به شیطان طلا به فریب اطرافیان سست عنصر و عافیت طلب امام پرداختند و دست آخر با استفاده از خدعه شیطانی مغیره ابن شعبه در سپاه آن حضرت اختلاف انداختند تا امام حسن (علیه السلام) را وادار به صلحی تمام عیار به نفع خود کنند؛ غافل از این که آن حضرت با اتکاء به بینش الهی و تیزهوشی ناشی از امداد غیبی و علم لدٌنی خویش عهدنامه صلح اجباری با معاویه ابن ابی سفیان را به سند رسوایی آشکار خاندان ملعون و منحوس بنیامیه تبدیل خواهد کرد. گفتگوی زیر با دکتر محمدحسین رجبی دوانی کارشناس تاریخ اسلام تلاشی است ناچیز برای روشن ساختن چرایی و چگونگی این نرمش قهرمانانه و حکیمانه توسط امام حسن مجتبی (علیه السلام) که جهت بیداری افکار عمومی امت اسلامی در برهه حساس کنونی انجام گرفته است.
آنا: از منظر شما بین علل واقعی صلح امام حسن مجتبی (علیه السلام) و آنچه در روایات تاریخی عامه در این خصوص نقل شده چه تفاوتهایی وجود دارد؟
باید گفت که امام مجتبی (علیه الصلات و السلام) به سبب عدم همراهی مردم عراق و به خاطر خستگی آنها از جنگهای دوره امیرالمؤمنین (علیه السلام) که برای آنها آوردههای مادی و مالی نداشت به ستوه آمده بودند. وقتی دیدند که امام مجتبی (علیه السلام) هم میخواهد مثل پدر بزرگوارشان به مقابله با معاویه بپردازند انگیزه همراهی با آن وجود مقدس را نداشتند و احساس میکردند که در پرتوی حکومت معاویه میتوانند مثل دوران خلفای پیش از امیر المؤمنین (علیه السلام) به جنگها و فتوحات بروند و به منافع مالی و مادی مورد توجهی دست پیدا کنند؛ لذا تداوم حکومت امام حسن (علیه السلام) را در تضاد با این خواسته خود میدیدند و به راحتی حاضر به عبور از حکومت آن وجود مقدس رفتن به زیر سلطه معاویه بودند. این امر به قدری مسجل و قطعی است که میبینیم برخی از بزرگان کوفه که در لشکر امام حسن (علیه السلام) حضور دارند به معاویهه (لعنه الله علیه) نامه مینویسند و میگویند که: «مشخص کن امام حسن (علیه السلام) را زنده یا مرده تحویل او بدهند» لذا چنین مردمی نه تنها حاضر به هیچ گونه همراهی با آن حضرت نیستند بلکه حاضرند آن وجود مقدس را تحویل دشمن بدهند اصرار بر حضور در مسند خلافت جز از بین رفتن حکومت و شخص آن وجود مقدس نتیجه دیگری نداشت از این رو حضرت برای این که هدف اصلی معاویه محقق نشود حکومت را فدا کرد تا اسلام اصیل را حفظ کند. اگر امام (علیه السلام) در اه مقابله با معاویه پایداری میکرد تا به شهادت برسد در واقع معاویه به خواسته اصلی خود رسیده بود، زیرا به راحتی اسلام را محو نابود میکرد. آنچه در برخی از منابع عامه آمده است شامل این روایت است که امام (علیه السلام) را به عنوان یک فرد بیرغبت به حکومت و به دنبال پرداختن به یک زندگی راحت و عادی به تصویر میکشد و بعضاً هم متأسفانه این گونه مطرح میکنند که امام (علیه السلام) فقط به فکر ازدواجهای مکرر بود لذا حکومت را رها کرد تا به مسائلی که برای آن حضرت راحتی به ارمغان میآورد بپردازد! البته چنین مطالب سخیفی جفا به ساحت مقدس امام مجتبی (علیه السلام) و نقلهایی خائنانه و غرضورزانه است.
آنا: راهبرد اصلی امام (علیه السلام) از طرح اجرا شده در قرارداد صلح چه بود؟
اگر منظورتان این است که امام (علیه السلام) با پذیرش صلح میخواست به چه اهدافی برسد باید گفت همانطور که اشاره شد امام مجتبی (علیه السلام) در حقیقت معاویه را در رسیدن به هدف اصلیاش ناکام گذاشت و بهانه را از دست او برای مقابله با خط اصیل اسلام گرفت وقتی حکومت را به او واگذار میکند معاویه دیگر بهانهای برای مقابله با امام (علیه السلام) ندارد و لذا امام (علیه السلام) میماند تا خط اصیل اسلام را ادامه دهد و از نابودی حفظ کند.
آنا: رهبر انقلاب چه عناصری از صلح امام مجتبی (علیه السلام) را نصبالعین سیره سیاسی خود قرار دادهاند؟
موقعیت رهبر معظم انقلاب (حفظه الله تعالی) و نظام جمهوری اسلامی ابداً قابل قیاس با موقعیت وجود مقدس امام حسن (علیه السلام) و مردم آن زمانه نیست که رهبری عزیز ما بخواهد از سیره امام حسن (علیه السلام) بهره بگیرد، چون همان طور که گفته شد در زمان امام مجتبی (علیه السلام) مردم اعم از خواص و عوام هیچ گونه همراهی با آن وجود مقدس نداشتند و حضرت به خاطر شرایط سختی که تحمیل شد مجبور شدند تا صلح ناخواستهای را بپذیرند و شرایطی را مطرح کنند که معاویه قول داده بود که به همه آنها عمل میکنم ولی همه آنها را زیرپا گذاشت؛ بنابراین رهبر ما که بحمدالله گذشته از معدود افرادی که همراه با ولایت نیستند، عموم مردم مؤمن ما وفادار انقلابند و حتی حاضرند جان خود را برای تحقق اهداف رهبری فدا کنند لذا، چون چنین موقعیتی که برای امام مجتبی (علیه السلام) وجود داشت برای رهبر معظم ما پدید نیامده است طرح این سؤال هم به نوعی بیارتباط با زمان امام حسن مجتبی (علیه السلام) است.
آنا: تحلیل رهبر انقلاب از جامعه زمان امام حسن (علیه السلام) چگونه است؟
خب پاسخ این سؤال واضح است هر امامی به دنبال ادای تکلیف خود است و تکلیف اصلی امام (علیه السلام) هم حفظ اسلام در درجه اول از نابودی و در مرتبه بعد از انحرافات و بدعتها است امام مجتبی (علیه السلام) هم در شرایطی که جامعه با او همراه نیست صلح تحمیلی را میپذیرد، اما به تعبیر رهبر عزیر ما پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ را انجام میدهد که در حقیقت با زیرکی و هوشمندی دشمن غدار خود را فریب میدهد و معاویه با تصور این که حکومت را به دست آورده و قدرت از دست امام (علیه السلام) خارج شده از رسیدن به هدف اصلی خود که نابودی اسلام بود بازمیماند و لذا رهبر معظم انقلاب (حفظه الله تعالی) میفرماید: «که امام مجتبی (علیه السلام) با پذیرش صلح خط اصبل اسلام را که پیش از این در جایگاه خلافت جریان داشت به صورت زیر زمینی حفظ کرد و استمرار بخشید.»
source