1
پیش از آنکه ذهن انسان بتواند جهان را درک کند، بدن او با دنیای حسی تماس میگیرد. اکنون دانشمندان بر این باورند که آنچه در نخستین ماههای پنهان زندگی حس میکنیم، میشنویم و میبینیم، ممکن است زمینهساز رفتارهای بعدی باشد، از جمله ویژگیهای اصلی اختلال طیف اوتیسم (ASD).
مدل «اثرات پیدرپی»
کاریسا کاسیو از مؤسسه طول عمر دانشگاه کانزاس، با گردآوری شواهد، مدلی با عنوان «مدل اثرات زنجیرهای» (Cascading Effects Model) را پیشنهاد داده است که نشان میدهد چگونه الگوهای حسی اولیه میتوانند بر رشد اجتماعی و شناختی کودک اثر بگذارند.
الگوهای حسی اولیه در اوتیسم
افزایش موارد اوتیسم در کودکان
بر اساس آمارها، از هر ۳۶ کودک ۸ ساله در ایالات متحده، یک نفر با اوتیسم زندگی میکند. این رقم بهمرور در حال افزایش است.
پاسخهای غیرمعمول به محرکهای حسی
از سال ۲۰۱۳، در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)، واکنشهای غیرعادی به نور، صدا یا لمس، در کنار ویژگیهای اجتماعی بهعنوان نشانههای اصلی اوتیسم شناخته شدهاند. این پاسخهای غیرمعمول میتوانند دو سویه باشند؛ برخی کودکان به صداهای بلند بیتفاوتاند، در حالی که برخی دیگر حتی از تماس ساده با برچسب لباس آزار میبینند. هر دو حالت میتواند پیشبینیکننده مشکلات ارتباطی بعدی باشد.
حس لامسه و خودآگاهی بدنی
تکامل زودهنگام حس لامسه
پژوهشهای مربوط به فیزیولوژی جنین نشان میدهند که حس لامسه بهزودی و از هفته هشتم بارداری شروع به شکلگیری میکند، یعنی بسیار زودتر از شنوایی و بینایی.
پایهگذاری درک «من» و «غیر من»
این شالودهی لامسهای نخستین نقشهای از مرز میان «من» و «غیر من» برای جنین ترسیم میکند؛ نقشهای که بعدها رفتارهایی چون مکیدن پستان، گرفتن اشیاء و آرامسازی خود را هدایت میکند.
یکپارچهسازی حسی پس از تولد
با تولد نوزاد، جهان ناگهان روشنتر، سردتر و پرصداتر میشود. مغز نوزاد باید بهسرعت دید، صدا و لمس را یکپارچهسازی کند. اگر یکی از این عناصر ضعیف یا بیشفعال باشد، مراحل بعدی مانند زبانآموزی، توجه مشترک و بازی میتواند دچار اختلال شود.
تغییرات حسی پیش از نشانههای رفتاری اوتیسم
مطالعهای پیشگام با ردیابی چشم
در مطالعهای با استفاده از فناوری ردیابی چشم، مشخص شد نوزادانی که بعداً به اوتیسم مبتلا تشخیص داده شدند، در آغاز زندگی بهاندازه دیگر نوزادان به چشمهای مراقبان نگاه میکردند، اما بین دو تا ششماهگی از این رفتار دور شدند. این تغییر ظریف، پیش از هر تفاوت اجتماعی آشکاری رخ میدهد و نشاندهندهی درک ناهماهنگ مغز در حال رشد است.
اسکنهای مغزی و رشد سریعتر حسی
تصویربرداریهای مغزی نیز این یافتهها را تأیید میکنند. نوزادانی که بعداً اوتیسم در آنها تشخیص داده شد، بین ۶ تا ۱۲ ماهگی رشد سطح قشر مغزی سریعتری در نواحی حسی نشان دادند؛ رشدی که با نمرات اجتماعی پایینتر در آینده مرتبط است.
اوتیسم ممکن است با تفاوتهای ظریف آغاز شود
نظریهای بر اساس شروع زودهنگام
کاسیو میگوید:
«کار ما بر این ایده استوار است که تفاوتهای مغزی در اوتیسم بسیار زودتر از زمانی آغاز میشوند که ما با تعاملات اجتماعی پیچیده آن را تشخیص میدهیم.»
او همچنین افزود:
«امیدواریم این مقاله بتواند به پژوهشگران در تدوین و آزمون پرسشهایی درباره رشد حسی اولیه کمک کند.»
خودتنظیمی از طریق تکرار
در این مدل، مسیرهای حسی بهعنوان نخستین دومینو معرفی میشوند. کودکانی که دستان خود را تکان میدهند، میچرخند یا به صدا علاقهمندند، شاید در حال انتخاب راههایی برای کنترل پیامهای حسی غیرقابل پیشبینی هستند.
گوشهگیری اجتماعی ناشی از پاسخهای حسی
از سوی دیگر، کودکانی که به صدا یا لمس پاسخ نمیدهند، فرصتهای کمتری برای برقراری ارتباط با دنیای اطراف دارند، زیرا عناصر محرک و پیونددهنده برای آنها وجود ندارد.
نشانههای حسی میتوانند تشخیص زودهنگام را تسهیل کنند
پیشبینی زبان از طریق واکنشهای حسی
مطالعات پیگیری نشان میدهند که حساسیت کمتر به محرکهای حسی در ۱۲ ماهگی، با زبان بیانی ضعیفتر در ۲۴ ماهگی مرتبط است. بیشتر والدین سکوت را تشخیص میدهند، نه لحظاتی که باید توسط لمس و صدا جرقه زده میشدند.
امکان مداخله زودهنگام
با این حال، مغز در سنین پایین انعطافپذیر است. در یک کارآزمایی تصادفی در سال ۲۰۲۵، برنامهای با عنوان Project ImPACT که توسط والدین اجرا میشد، توانست واکنشهای اجتماعی ضعیف را کاهش دهد و در برخی نوزادان رشد زبان را افزایش دهد.
محیط و فرهنگ نیز نقش دارند
تفاوت در تجارب حسی کودکان
همه تجربههای حسی یکسان نیستند. سبکهای فرزندپروری، هنجارهای فرهنگی و دینامیک خانوادگی، همگی میتوانند نحوهی پاسخدهی نوزادان به صدا، لمس و حرکت را در ماههای ابتدایی شکل دهند.
تفاوت فرهنگی در لمس و تماس چشمی
برای مثال، تماس چشمی و لمس فیزیکی در فرهنگهای مختلف معنای متفاوتی دارد. آنچه در یک خانواده نوعی محبت معمول به شمار میرود، ممکن است در خانوادهای دیگر بهعنوان تجاوز به حریم شخصی تلقی شود. اگر کودکی با اوتیسم در محیطی رشد کند که تماس یا نگاه کمتر رایج است، ممکن است نشانههای اولیه اوتیسم نادیده گرفته شود یا پیچیدهتر جلوه کند.
لزوم پژوهشهای گستردهتر
به همین دلیل، پژوهشگرانی مانند کاسیو بر نیاز به مطالعاتی گستردهتر و متنوعتر از نظر فرهنگی و خانوادگی تأکید دارند.
بهبود غربالگری و حمایت از کودکان مبتلا به اوتیسم
ابزارهای تشخیص فعلی ممکن است کافی نباشند
ابزارهایی که فقط بر حرکات یا کلمات تمرکز دارند، ممکن است کودکانی را نادیده بگیرند که نخستین نشانههایشان حسی است.
بررسیهای ساده حسی در معاینات پزشکی
معاینههای معمول اطفال که شامل آزمونهای سادهای مانند واکنش کودک چهارماهه به صدا، لمس یا نور باشد، میتوانند خطر را در زمانی که مغز هنوز در حال رشد انعطافپذیر است، تشخیص دهند.
مداخلات مبتنی بر حواس
مداخلات میتوانند با خود حواس شروع شوند: لمس منظم، نور قابل پیشبینی، صداهای تدریجی و آموزش والدین برای درک محدوده راحتی کودک.
با تنظیم مدارهای ابتدایی مغز، درمانگران امیدوارند بتوانند پنجره کنجکاوی، بازی و یادگیری را برای هر کودک گسترش دهند.
این مقاله در نشریه Psychological Review منتشر شده است.
source