نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم «هیوا» به کارگردانی زندهیاد رسول ملاقلیپور با حضور فرهاد قائمیان، جواد طوسی، علی ملاقلیپور و امیر عابدی در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد. جواد طوسی منتقد پیشکسوت سینما در ابتدای صحبتهای خود گفت: ملاقلیپور در سینمای خود مراحل مختلفی را طی کرد و خامدستیهای اولیه او به آثاری همچون «پرواز در شب»، «سفر به چزابه»، «نجاتیافتگان» و «مزرعه پدری» تبدیل شد که هر کدام از این آثار دارای شناسنامهای از یک فیلمساز است. او نگاه کنجکاو خود را از طریق یک دوربین سوپر هشت به وقایع ملتهب و در عین حال هولناک معطوف کرد و این موضوع هیچگاه از یاد و خاطره او دور نشد و فیلمهایی را خلق کرد که دارای استانداردهایی فراتر از زمانه خود بود.
او تصریح کرد: این فیلمساز در لوکیشنی مانند جشنواره فیلم فجر اعتراض خود را عنوان کرد و با هیچکس تعارف نداشت. او هر کجا متوجه میشد عدالت در حالتی مخدوششونده قرار میگیرد، اعتراض خود را عنوان میکرد. ملاقلیپور جدا از خصوصیات فرهنگی و شخصی خود، دارای ویژگیهایی خاص بود. در جامعه ما در حیطه مسائل جامعهشناختی به غلط از آنارشیسم تعریف بدی ارائه میشود. این اصطلاح برای جامعهای که به دلایل مختلف به اهداف خود جامه عمل نپوشانده است، یک ویژگی منفی به حساب نمیآید. ملاقلیپور فردی بود که از دل جامعه بیرون آمد و به موقع در سینمای جنگ نگاه دلسوزانه و حماسی و تاریخی خود را نسبت به شرایط معاصر جامعه به نمایش گذاشت. در دوران پس از جنگ نیز در چرخه سینمای اجتماعی خط عدالتخواهی را از زاویه دید خود بنا کرد و با فیلمهایی مانند «قارچ سمی»، «نسل سوخته» و فیلمهای اولیه خود، نوعی نگاه آنارشیستی را بروز میدهد.
این منتقد افزود: در فیلم «هیوا» زنانگی دارای تجلی عاشقانه و سمپاتیک است. در این فیلم شخصیت زنی را شاهد هستیم که در یک ساحت قهرمانانه قرار میگیرد و فیلمساز برای هر بخش از خلوت او فضایی را در نظر میگیرد و همه این اتفاقها با بیان سینمایی انجام میگیرد. فرهاد قائمیان بازیگر فیلم «هیوا» نیز گفت: ملاقلیپور با وجود همه آثار خوبی که مقابل دوربین برد، متأسفانه آنچنان که باید قدر ندید و این موضوع همیشه برای من که شاگرد او بودم و با ایشان رفاقت داشتم، تلخ به نظر میرسد. در یک دوره به دلیل ساخت فیلم «سفر به چزابه» هجمههای شدیدی بر او وارد شد اما در کمتر از دو سال به یکی از ۱۰ فیلم برتر سینمای ایران تبدیل شد و هنوز هم دارای جایگاه ویژهای است.
او افزود: همیشه گفته میشود که او فردی عصبانی بود و وجوه آنارشی موجود در آثار او را از این دریچه تحلیل میکردند. اما ملاقلیپور دارای قلبی بسیار رئوف و مهربان بود. مرام ویژه او در آثارش جاری است و من همواره غبطه میخورم که چرا ما نتوانستیم مانند او باشیم.
قائمیان با بیان اینکه ملاقلیپور از بطن جامعه بیرون آمده بود، بیان کرد: تمامی شخصیتهای فیلمهای او مابازای بیرونی دارند و زیست اجتماعی که او داشت همه آنها را در فیلمهایش آورد و توانست عشق به میهن، عشق به همنوع، عشق به مرام و معرفت را جاری کند و به همین دلیل فیلمهای او هیچوقت کهنه نمیشود. ملاقلیپور در فیلمهایش از انسانیت از ازل تا ابد صحبت کرده است. من معتقدم رسول ملاقلیپور یک شاعر فیلمساز بود. امیر عابدی، عکاس سینما که در چند فیلم با ملاقلیپور همکاری داشت نیز گفت: معترض و عدالتخواه بودن از جمله خصلتهای رسول ملاقلیپور به شمار میرفت و این موارد به صورتی غیرشعاری در فیلمهای او موج میزد. او به غیر از فعالیت در گونه جنگ، آثار دیگری را نیز کارگردانی کرده که بسیار کمتر مطرح شده است. او بیان کرد: او هیچگاه کم نیاورد و همواره صحبتی که قصد بیان آن را داشت، به بهترین شکل ادا میکرد. او برای بار معنایی تصویر اهمیت بسیار زیادی قائل بود. فضاسازی طراح صحنه برای او بسیار مهم بود و تا جایی که اطلاع دارم او فعالیت خود را از عکاسی آغاز کرده بود و دارای نگاهی تربیتشده بود.
علی ملاقلیپور، فرزند او نیز گفت: من این افتخار را داشتم تا به عنوان کارآموز در فیلم «قارچ سمی» به عنوان دستیار سوم کارگردان حضور داشته باشم. اما بعدها ترجیح دادم تا به عنوان دستیار کارگردان و برنامهریز با فیلمسازان دیگری همکاری کنم. همین فاصله باعث شد تا نسبت به سینمای پدر با دیدی تحلیلی روبهرو شوم. به عقیده من ملاقلیپور در کارنامه خود فیلم جنگی ندارد و آثار او همگی بخشی از سینمای اجتماعی به شمار میروند. جنگ در آن زمان مسئلهای اجتماعی بود و به دل جامعه وارد شد. پدر من کار خود را با عکاسی آغاز کرد و بسیاری از عکسهای ثبتشده از سقوط خرمشهر محصول کار رسول ملاقلیپور است. او برای شخصیتهای فیلم خود مابازای حقیقی داشت.
source