نقد سریال تاسیان نشان می‌دهد که این مجموعه با روایت یک عاشقانه تاریخی در بستر دهه 50، تلاش دارد تلفیقی از درام، سیاست و احساسات ارائه دهد.

انتشار سریال تاسیان با وجود چالش‌های پیش‌رو، مطابق وعده قبلی پلتفرم پخش‌کننده، در موعد مقرر انجام شد؛ این در حالی است که نامه‌ای از سوی ساترا، تردیدهایی را در خصوص پخش این مجموعه به وجود آورده بود.

تینا پاکروان که پیش‌تر با سریال تاریخی خاتون توانسته بود مخاطبان زیادی را جذب کند، این بار با یک عاشقانه جدید به نام تاسیان به نمایش خانگی بازگشته است. این سریال که حال و هوای تاریخی دارد، جمعه‌ها در شبکه نمایش خانگی منتشر می‌شود.

نقد سریال تاسیان

نقد سریال تاسیان
نقد سریال تاسیان

این سریال با حضور جمعی از بازیگران سرشناس سینما و تلویزیون ساخته شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به هوتن شکیبا، بابک حمیدیان، صابر ابر، نازنین بیاتی، مهران مدیری، پانته‌آ پناهی‌ها، محمدرضا شریفی‌نیا، محمدرضا غفاری، نسرین نصرتی و مجید یوسفی اشاره کرد.

سریال تاسیان در قسمت نخست خود تلاش دارد داستانی عاشقانه را در دل یکی از پرتنش‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر ایران، یعنی دهه 50 روایت کند. این مجموعه، ساخته تینا پاکروان، با پیش‌زمینه‌ای از موفقیت سریال خاتون، این بار نیز به سراغ روایتی تاریخی رفته است. اما آیا این شروع توانسته انتظارات مخاطبان را برآورده کند؟ حال با بررسی سریال تاسیان به این امر می‌پردازیم.

نقد قسمت اول

نقد سریال تاسیان
نقد سریال تاسیان

یکی از نقاط قوت این قسمت، بازسازی حال‌وهوای انقلابی آن دوران است. طراحی لباس‌ها، صحنه‌آرایی و پوشش شخصیت‌ها تا حد زیادی با تصاویر و مستندات آن دوره مطابقت دارد و این امر به باورپذیری فضا کمک کرده است. مخاطب از همان ابتدا احساس می‌کند که وارد فضای تاریخی پیش از انقلاب شده و این امر یکی از ویژگی‌های مثبت سریال محسوب می‌شود.

نکته دیگری که در قسمت نخست به چشم می‌آید، حفظ تعادل میان روایت عاشقانه و فضای سیاسی-تاریخی داستان است. سریال تلاش نمی‌کند به شکل اغراق‌آمیز ایدئولوژی خاصی را به مخاطب تحمیل کند، بلکه سعی دارد با ارائه داستانی متعادل، روایتی انسانی از روابط و دغدغه‌های شخصیت‌هایش ارائه دهد. این ویژگی باعث می‌شود سریال برای طیف گسترده‌ای از مخاطبان جذاب باشد.

از دیگر نقاط قوت سریال، کارگردانی منسجم و عدم شلوغی بی‌دلیل در معرفی شخصیت‌هاست؛ امری که در کمتر سریال ایرانی دقت می‌شود. بر خلاف برخی از سریال‌های نمایش خانگی که در همان ابتدا با حجم زیادی از شخصیت‌های فرعی مواجه می‌شویم، تاسیان در قسمت نخست، داستان را به شکلی هدایت کرده که مخاطب دچار سردرگمی نشود. تعداد مناسب شخصیت‌ها و پردازش درست آن‌ها باعث شده است که این قسمت آغاز خوبی برای روایت داستان باشد.

با وجود تلاش‌های قابل قبول در بازسازی فضای تاریخی، یکی از نقاط ضعف سریال در قسمت نخست، لحن دیالوگ‌هاست. بسیاری از مکالمات و نوع بیان شخصیت‌ها به زبان و ادبیات دهه 50 شباهتی ندارد و گاهی حس امروزی بودن در آن‌ها مشهود است. این مسئله امکان دارد برای برخی از مخاطبان که به جزئیات تاریخی توجه دارند، کمی توی ذوق بزند و از باورپذیری داستان بکاهد.

همچنین، در برخی صحنه‌ها احساس می‌شود که سریال می‌توانست در پرداخت دیالوگ‌ها و گفتگوهای شخصیت‌ها دقت بیشتری داشته باشد. اگرچه داستان به‌خوبی در بستر تاریخ روایت می‌شود، اما برخی از جملات، حالتی تصنعی و نچسب دارند که می‌توانند ارتباط مخاطب با فضای تاریخی را کم‌رنگ کنند.

نقد قسمت دوم

نقد سریال تاسیان
نقد سریال تاسیان

قسمت دوم سریال تاسیان به کارگردانی تینا پاکروان نیز با تمرکز بر داستان عاشقانه‌ای که در دهه 50 شمسی جریان دارد، توانسته است توجه مخاطبان را به خود جلب کند. این قسمت، بدون ورود به مباحث سیاسی، به توسعه رابطه عاشقانه میان شخصیت‌های اصلی می‌پردازد و با پرداختن به جزئیات احساسی، عمق بیشتری به داستان می‌بخشد.

نکته قابل توجه در این سریال، اقتباس آن از شعر تاسیان سروده هوشنگ ابتهاج بود. این شعر با به تصویر کشیدن احساس دلتنگی و غم ناشی از جدایی، به زیبایی در داستان سریال تنیده شده و به آن عمق و اصالت می‌بخشد. استفاده از چنین منبع ادبی ارزشمندی در ساخت سریال، نشان‌دهنده جسارت و خلاقیت تیم تولید است که توانسته‌اند مفاهیم شاعرانه را به تصویر بکشند.

بازی‌های قوی بازیگران، به‌ویژه هوتن شکیبا و مهسا حجازی، در نقش‌های اصلی، به‌همراه کارگردانی دقیق و فضاسازی مناسب، از دیگر نقاط قوت این قسمت محسوب می‌شوند. تینا پاکروان با دقت در جزئیات تاریخی و فرهنگی آن دوره، توانسته است فضایی باورپذیر و جذاب را برای مخاطب خلق کند؛ فقط کاش ساترا این اثر را درگیر حواشی پس از تولید نکند و بتواند بدون ممیزی‌های فراوان، کار خود را ادامه بدهد.

همانطور که هفته گذشته در نقد سریال تاسیان بیان کردیم، تاسیان با تمرکز بر روایت عاشقانه و پرهیز از پرداختن به مسائل بزرگ سیاسی، به همراه اقتباس هنرمندانه از شعر هوشنگ ابتهاج، گامی موفق در ادامه داستان این سریال برداشته است و انتظار می‌رود در قسمت‌های آینده نیز این روند مثبت ادامه یابد.

نقد قسمت سوم

نقد سریال تاسیان
نقد سریال تاسیان

قسمت سوم سریال تاسیان در مقایسه با دو قسمت ابتدایی، افت محسوسی را تجربه کرد و برخی از مهم‌ترین عناصر روایی و منطقی داستان را نادیده گرفت. در‌حالی‌که دو قسمت اول سریال فضاسازی خوبی داشتند و توانستند مخاطب را درگیر کنند، این قسمت دچار مشکلاتی شد که از یک اثر تاریخی-درام انتظار نمی‌رفت.

یکی از اصلی‌ترین ایرادات قسمت سوم، عدم رعایت منطق زمانی بود. در یک صحنه، شخصیت اصلی به‌طرز غیرمنتظره‌ای و بدون پیش‌زمینه مشخص، به ساواک راه پیدا می‌کند، در‌حالی‌که چنین رویدادی نیازمند مقدمه‌چینی و پرداختی دقیق‌تر بود.

همچنین، در بخش‌هایی از داستان شاهد یک جهش زمانی چندماهه تنها در عرض یک دقیقه بودیم، بدون اینکه تغییری در روند شخصیت‌پردازی یا ارائه اطلاعات ضروری برای مخاطب دیده شود. این امر باعث شد که سیر حوادث غیرطبیعی و فاقد عمق به نظر برسد.

یکی دیگر از نقاط ضعف این قسمت، نپرداختن به جزئیات مهم داستان و تمرکز بیش‌از‌حد بر خط عاشقانه آن بود. در‌حالی‌که سریال می‌توانست با نمایش جزئیات تاریخی و اتفاقات پیرامونی، فضای داستان را غنی‌تر کند، بیشتر تمرکز خود را بر جنبه احساسی و عاشقانه داستان قرار داده و از پرداختن به سایر جنبه‌های مهم روایت غافل شده است.

این موضوع باعث شد تا روند شکل‌گیری منطقی روایت شخصیت اصلی که به ساواک می‌رود، شکلی غیر منطقی پیدا کند. برای ورود به ساواک، آن هم در بخش بازجویی، چیزی بود که حتی در زمان قدیم هم غیر قابل رویت بود، اما در این قسمت دیدیم که شخصیت اصلی بدون نظارت، هر کاری که دلش می‌خواد را انجام می‌دهد.

در مجموع، قسمت سوم تاسیان در مقایسه با دو قسمت اول، نتوانست به همان اندازه تأثیرگذار باشد و با وجود ظرفیت‌های داستانی، به دلیل تصمیمات عجولانه در روایت، از لحاظ منطق زمانی و پرداختن به جزئیات دچار ضعف شد. امیدواریم قسمت‌های بعدی با تمرکز بیشتر بر ساختار روایی، این مشکلات را جبران کنند.

نقد قسمت چهارم

نقد سریال تاسیان

اینجا میز محاکمه ساواک است یا کافه؟ این نخستین سوالی است که با سکانس اول سریال تاسیان خواهید پرسید. اینکه یک فرد و شخصیت عاشق برای به دست آوردن عشق خود دست به هرکاری بزند، هیچ ایرادی ندارد؛ اما اینکه در اداره بزرگ ساواک هیچ نیرویی نیست نظارت را روی بازجویی انجام دهد، مقداری از منطق به دور می‌شویم.

بدون در نظر گرفتن اینکه این سریال به دست توقیف رسید و اصلاحاتی که قطعاً این اثر را سانسور کرد، باید این نقد را به تینا پاکروان وارد کنیم که تاسیان به مرور زمان ضعیف شد. داستان به مرور زمان افت کرد و اجراهای خوب نیز از بین رفتند.

داستان اینکه شیرین هیچ شکی به قضیه بازجویی نمی‌کند، یکی از عجیب‌ترین اتفاقات داستان است. اینکه یک سریال عاشقانه حول‌محور اتفاقات سیاسی نباشد، جزو نقطه قوت این اثر محسوب می‌شود؛ اما اینکه همان داستان رمانتیک از منطق به دور باشد، توهین به مخاطب است.

تینا پاکروان همچنان ساختار یک اثر خوب و قابل قبول در نمایش خانگی ایران را حفظ کرده است؛ اما داستان به مرور زمان افت می‌کند.

نقد قسمت پنجم

نقد سریال تاسیان

بدون درنظر گرفتن تمام اتفاقات و ایرادهای ناعادلانه‌ای که در چند وقت اخیر روی این سریال اعمال شد، باید بگوییم که تاسیان متاسفانه از از لحاظ کیفی نیز افت کرد. این سریال که در ابتدا با محوریت یک داستان عاشقانه و روایتی تاریخی در بستر ساواک مورد توجه قرار گرفت، در قسمت پنجم دچار افت محسوسی نسبت به قسمت‌های ابتدایی خود شده است.

درحالی‌که دو قسمت اول توانستند بیننده را با روابط عاطفی و فضای پرتنش سیاسی آن دوران درگیر کنند، اما در قسمت چهارم و همچنین پنجم، روند داستانی از مسیر اصلی خود فاصله گرفته و وارد فضایی شد که هم از منطق روایی دور است و هم از انسجام لازم برخوردار نیست.

یکی از ضعف‌های عمده این قسمت، کم‌رنگ شدن منطق از رابطه عاشقانه‌ای است که در ابتدا محور اصلی داستان بود. روایت احساسی که میان شخصیت‌های اصلی شکل گرفته بود، اکنون در حاشیه قرار گرفته و جای خود را به مجموعه‌ای از اتفاقات غیرقابل‌باور و تصمیم‌های عجیب کاراکترها داده است.

تعامل شخصیت‌ها با ساواک که باید یکی از نقاط قوت داستان باشد، نه‌تنها باورپذیر نیست، بلکه از لحاظ منطق روایی نیز چندان قانع‌کننده به نظر نمی‌رسد. شخصیت‌ها بدون آنکه مخاطب را متقاعد کنند، تصمیم‌هایی می‌گیرند که نه با عقل سلیم سازگار و نه با فضای تاریخی سریال هماهنگ است.

علاوه‌بر این، تاسیان نیز مانند بسیاری از سریال‌های نمایش خانگی، گرفتار تکرار معماهای بی‌پاسخ شده است. در قسمت چهارم و پنجم، سوالات زیادی مطرح می‌شود، اما پاسخی برای آن‌ها وجود ندارد و همین امر باعث شده که فیلمنامه از انسجام بیفتد.

به‌جای گره‌گشایی تدریجی، معماهای تازه‌ای به داستان اضافه می‌شود که نه به پیشبرد روایت کمک و نه جذابیت خاصی ایجاد می‌کند. اگر این روند ادامه داشته باشد، تاسیان ممکن است مخاطبان اولیه خود را از دست بدهد و به سرنوشت سریال‌هایی دچار شود که در میانه راه، مسیر خود را گم کردند.

نقد قسمت ششم

نقد سریال تاسیان

قسمت ششم سریال تاسیان توانست نسبت به قسمت‌های قبل، به‌ویژه قسمت پنجم، مسیر منسجم‌تری را در پیش بگیرد. این قسمت به نوعی بازگشت سریال به روایت استاندارد خود بود و از آشفتگی‌های داستانی که در قسمت قبلی شاهد آن بودیم، فاصله گرفت. ساختار داستان در این بخش بهتر سازماندهی شده و ضرباهنگ روایت، متعادل‌تر شده است.

یکی از نکات مثبت این قسمت، بهبود نسبی در ترکیب دو خط اصلی داستان، یعنی وقایع سیاسی و روابط عاشقانه بود. برخلاف دو قسمت قبل که این دو عنصر به‌درستی در کنار یکدیگر قرار نمی‌گرفتند، این بار شاهد هماهنگی بیشتری در روایت آن‌ها بودیم. با این وجود، همچنان جای کار دارد و می‌توان انتظار داشت که در ادامه، این ادغام به شکلی عمیق‌تر و باورپذیرتر پرداخته شود.

در هر صورت برخی ایرادات منطقی در نمایش رویدادها همچنان پابرجاست. نقطه قوت بارز این قسمت، بازی درخشان پانته‌آ پناهی‌ها بود. او با اجرای دقیق و پرجزئیات خود، عمق احساسی قابل‌توجهی به شخصیتش بخشید و در بسیاری از صحنه‌ها، سنگینی روایت را بر دوش کشید.

در مجموع، قسمت ششم تاسیان گامی رو به جلو برای سریال بود. اگرچه هنوز کاستی‌هایی در روایت وجود دارد، اما روند کلی این قسمت نویدبخش بهبود ساختار داستانی در ادامه سریال است.

نقد قسمت هفتم

نقد سریال تاسیان
نقد سریال تاسیان

قسمت جدید تاسیان تلاش کرد تا با افزودن هیجان، مخاطب را درگیر کند، اما این هیجان بیشتر جنبه‌ی تصنعی داشت تا واقعی. داستان همچنان از مشکل اصلی خود یعنی ریتم رنج می‌برد.

اگرچه در لحظاتی سعی شده بود که ضرباهنگ سریع‌تر شود، اما این تغییر آن‌قدر جزئی بود که تأثیر محسوسی بر روند کلی داستان نداشت.

یکی از مشکلات اساسی این قسمت، نبود چالش‌های جدی و غیرمنتظره در روند قصه بود. داستان در مسیری مشخص پیش رفت، بدون آنکه اتفاقی خاص یا چالشی واقعی شخصیت‌ها را تحت فشار قرار دهد-البته به‌جز استرس اولیه امیر برای پیدا نکردن اعلامیه‌هایی که رئیسش به او داده بود.

درام باید مبتنی بر درگیری‌های ملموس باشد، اما در این قسمت بیشتر شاهد موقعیت‌هایی بودیم که تنها ظاهری تنش‌زا داشتند، بدون آن‌که تأثیر ماندگاری بر شخصیت‌ها یا مسیر داستان بگذارند.

همانطور که در هفته‌های گذشته در نقد سریال تاسیان اشاره کرده بودیم، مشخص نبودن موضع شخصیت‌ها نیز همچنان یکی از نقاط ضعف سریال است. در این قسمت هم به وضوح نمی‌توان تشخیص داد که هر شخصیت دقیقاً در کدام سمت این انقلاب قرار دارد.

این ابهام، به جای آنکه بر جذابیت داستان بیفزاید، بیشتر باعث سردرگمی مخاطب می‌شود. در نهایت، تنش‌های ایجادشده در این قسمت بیشتر کاذب بودند تا واقعی. لحظاتی که قرار بود اوج درگیری‌های احساسی و روایی باشند، به دلیل فقدان زمینه‌سازی مناسب، فاقد تأثیرگذاری لازم بودند. تاسیان همچنان نیاز دارد تا در روایت خود انسجام بیشتری ایجاد کند و شخصیت‌ها را با وضوح بیشتری به تصویر بکشد.

نظر شما درباره‌ی مطلب تحلیل سریال تاسیان چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *