حسن فتاحی: بحران انرژی موضوعی است که هر چهار گوشه سیاره ما را درگیر کرده است. نخست باید به این پرسش پاسخ دهیم که بحران انرژی چیست؟ همان‌طور‌که در سده بیست‌و‌یکم در‌حال پیش‌رفتن هستیم، تقاضا برای انرژی به دلیل رشد جمعیتی، صنعتی‌شدن و پیشرفت‌های فناورانه رو به افزایش است. بااین‌حال و با وجود تقاضای فزاینده برای انرژی، چالش‌های زیادی هم ایجاد می‌شود. این چالش‌ها عبارت‌اند از: کاهش منابع، ویران‌سازی زیست‌بوم، تنش‌های ژئوپلیتیکی و موارد دیگر. به این فراروند، بحران انرژی می‌گوییم که همراه با پیامدهایی همچون کمبود و آلودگی و هزینه زیاد است. در این یادداشت کوتاه می‌خواهم درباره دلایل بحران انرژی، پیامدهای آن و راه‌حل‌های موجود برای اطمینان از آینده انرژی پایدار بنویسم.

 

درک بحران انرژی

 

بحران انرژی را می‌توان به ‌عنوان وضعیتی تعریف کرد که در آن تقاضا برای انرژی بیش از عرضه آن است یا عرضه به‌صرفه نیست. چنین وضعیتی منجر به کمبود انرژی، افزایش قیمت و بی‌ثباتی اقتصادی می‌شود. عامل‌های گوناگونی هم در این بحران نقش‌ دارند.

 

افزایش تقاضای جهانی یکی از آنهاست. پیش‌بینی می‌شود با افزایش مصرف انرژی در جهان، جمعیت تا سال 2050 به 10 میلیارد نفر برسد. از سویی در کنار این روند افزایشی، در کشورهای درحال‌توسعه، صنعتی‌شدن و شهرنشینی سریع‌ در‌حال وقوع است که سبب می‌شود نیاز به انرژی مدام افزایش یابد. نکته دیگر تهی‌شدن از سوخت‌های فسیلی است. کماکان بر‌اساس آمار، بیشترین تأمین انرژی از سوخت‌های فسیلی است؛ زغال‌سنگ، نفت و گاز. همچنین می‌دانیم که منابع محدود هستند و رو به کاهش و نیازمندی هم مدام افزاینده است. آن دسته از منابع که آسان‌برداشت یا سهل‌الوصول یا آسان‌استخراج هستند، به‌سرعت در‌حال تخلیه و مصرف‌اند؛

 

بنابراین کشورها و شرکت‌ها رو به استخراج منابع چالش‌برانگیز دیگر خواهند رفت و به زیست‌بوم آسیب جدی، فراوان و جبران‌نشدنی وارد خواهند کرد. نگرانی‌های زیست‌محیطی موضوعی جدی است. سوزاندن سوخت‌های فسیلی سهم عمده‌ای در انتشار گازهای گلخانه‌ای دارد و این گازها سبب تغییرات آب‌وهوایی می‌شود. تغییرات آب‌وهوایی هم موضوعی است که گاهی حتی در حد رئیس‌جمهور کشورها به‌راحتی نادیده گرفته می‌شود. اگرچه روی کاغذ هم موافق‌اند که باید به سمت انرژی پاک رفت، سرعت انتقال از انرژی آلوده به انرژی پاک به دلیل عوامل اقتصادی و سیاسی کُند است.

 

بماند که در برخی کشورها مافیای خصولتی (ترکیبی از دولتی و خصوصی) در زمینه انرژی وجود دارد که سدی بزرگ در برابر این گذر است. همچنین برای نمونه در کشوری مانند ایران، بحران اقتصادی (البته اگر بالادست آن را بپذیرد) و تحریم‌ها سبب انزوا و انحصار شده؛ این موضوع سرمایه‌گذاری در بخش انرژی پاک را مختل کرده است. خوب است به این نکته هم اشاره‌کنم که انرژی هسته‌ای برخلاف آنچه در باور عموم هست، در دسته انرژی‌های پاک قرار دارد. تنش‌های ژئوپلیتیک هم از عوامل مهم بحران انرژی است. منابع انرژی اغلب در مناطق خاصی در کره زمین متمرکز شده است و سبب تنش میان کشورها یا کشورها و شرکت‌های بین‌المللی می‌شود. تضاد بر سر منابع نفت و گاز می‌تواند زنجیره تأمین را مختل کند و سبب نوسان قیمت‌ها شود.

 

پیامدهای بحران اقتصادی

 

پیامدها یا به زبان دیگر دُشامدهای بحران انرژی گسترده است و بر جنبه‌های گوناگونی از کشور و جامعه در دو مقیاس ملی و بین‌المللی اثر می‌گذارد. تأثیر اقتصادی کمبود انرژی می‌تواند منجر به افزایش قیمت انرژی شود. افزایش قیمت در پایانه‌های مصرفی‌ سبب تورم در کسب‌وکار می‌شود. تورم سبب کاهش رشد اقتصادی شده و رکود به همراه دارد. رکود هم زنجیره‌ای از مشکلات، از جمله بی‌کاری و بحران‌های اجتماعی را به دنبال دارد. از سوی دیگر، صنایعی که به‌شدت به انرژی متکی هستند،‌ مانند بخش‌های تولیدی و ترابرد، در برابر نوسان‌های قیمت انرژی بسیار آسیب‌پذیر هستند و آسیب آنها مانند موجی به بقیه قسمت‌ها سرایت می‌کند.

 

پیامدهای اجتماعی بحران انرژی هم کم نیست. دسترسی به انرژی ارزان یا اصطلاحا انرژی مقرون‌به‌صرفه، برای بهبود استانداردهای زندگی ضروری است. انرژی می‌تواند حتی در ساده‌ترین مقیاس‌ها برای کوچک‌ترین واحد سازنده جامعه یعنی خانواده تا کارخانه‌های بزرگ بحران بیافریند. اجازه دهید پیش از ادامه فنی مطلب مثالی ملموس بزنم. در همین تابستانی که گذشت، قطع برق سبب آسیب جدی بسیاری از دستگاه‌های برقی در خانه‌های ایرانی‌ها شد. یخچال خانه مادرم سوخت و وقتی با دیگران درباره‌اش حرف می‌زدیم، دریافتیم خانواده‌ای نبوده که از قطع برق آسیبی ندیده باشد.

 

این آسیب هم فشار اقتصادی دارد، هم فشار روانی و هم نارضایتی اجتماعی. از سوی دیگر، دولت نیز چون در تأمین انرژی ناتوان است، ناچار می‌شود برنامه خاموشی بدهد؛ آن‌هم در سده بیست‌ویکم! یعنی آنچه در ایران مدام به آن ناترازی انرژی می‌گویند، می‌تواند برای تمام بخش‌های ساختار حکمرانی دردسرساز باشد. در کنار انواع فقر در جهان، فقر مهم دیگری هم داریم با نام «فقر انرژی». فقر انرژی زندگی صدها و شاید میلیاردها نفر را در جهان دستخوش آسیب کرده است.

 

دسترسی به آموزش، مراقبت‌های بهداشتی، فرصت‌های اقتصادی و رفاه خانگی، جملگی جلوه‌هایی از فقر انرژی هستند. بحران انرژی و فقر انرژی به‌راحتی می‌تواند نابرابری‌ها را در جامعه تشدید کرده و به سمت بحران ببرد؛ چیزی که در ایران هم بارها شاهد آن بودیم. در پایان نباید یادمان برود که بحران و فقر انرژی سبب اتکای مداوم کشورها به سوخت‌های فسیلی و حتی سوخت‌های بسیار ناسالم همچون مازوت می‌شود. این اتکا عامل تخریب هرچه بیشتر زیست‌بوم و تخریب زیست‌بوم چرخه‌ای از مشکلات دیگر است.

 

راه‌حل‌ها

 

نخستین راه‌حلی که پیش‌روی ماست، روی‌‌آوردن به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر است. انرژی خورشیدی، باد، اقیانوس و زمین‌گرمایی نمونه‌های ملوس آن هستند. دیگری انرژی هسته‌ای شکافت و گداخت است. بد نیست به این موضوع اشاره ‌کنم که برخی منتقدان می‌گویند هزینه روی گداخت زیاد شده و هنوز نتیجه نداده است. پاسخ این است که کار به این بزرگی و البته با بهره‌وری بسیار بالا، نیازمند زمان است. وانگهی پولی که صرف جنگ می‌شود، اگر یک‌دهم آن صرف پژوهش روی گداخت شود، چه‌بسا رسیدن به برق ارزان گداخت بسیار جلو خواهد افتاد.

 

کاهش بستگی کشورها به سوخت‌های فسیلی ضروری است و آنچه مانع این کار است، افسارگسیختگی فضای سیاسی جهان است. یکی تحریم است و دیگری دنبال‌کردن توسعه بدون لحاظ‌کردن کره زمین. دورنما چندان خوب نیست، اما راه چاره در همکاری‌های منطقه‌ای نهفته است. کار دیگری که می‌توان به‌راحتی انجام داد، جلوگیری از هدر‌رفت انرژی در همه‌جا‌ست؛ از خانه‌ها و ساختمان‌ها گرفته تا مراکز صنعتی. حتی باید در این موضوع مسئله آب را هم لحاظ کنیم. در پایان باید اشاره‌کنم که دو موضوع شبکه‌های هوشمند انرژی و ذخیره‌سازی انرژی در بهره‌وری بالاتر بسیار مهم است و در کنار همه اینها، اراده دولت‌ها و حکومت‌ها و تغییر قوانین نخستین گام است.

 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *