ساعت 24 – مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم براساس بیت مشهور که «کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست» در تازهترین سخنانش در جمع گروهی از ایرانیان تاکید کرده است دربهدر به دنبال افرادی هستیم که بتوانند مشکلات کشور را حل کنند.
هر گیر یا گرفتاری و مشکلی که از طرف ما وجود داشته باشد حذف خواهیم کرد. چرا رییسجمهور یک کشوری که افتخارش این است که بیشترین مهندس در دنیا را پرورش داده و با تاسیس نهادهای آموزشی در سطح عالی یکی از بزرگترین کشورها در تولید انبوه کارشناس است دربهدر دنبال انسانی است که گرههای کشور را باز کند؟
واقعیت این است که جوانان ایرانی چند سالی است از درس و مشق و مهارتآموزی در سطوح گوناگون دلسرد شده و نمیخواهند در این سیستم آموزشی که چیزی یاد نمیدهد ادامه تحصیل دهند. هنگامی که جوانان ایرانی میبینند دوستان و آشنایانشان با سطح تحصیلی پایینتر از آنها دارای داراییهای ملموس هستند و در کمال رفاه زندگی میکنند چون پدرشان در فلان وزارتخانه فعالیت میکند یا از رانتهای اطلاعاتی بهره برده و بدون زحمت ثروتمند شده است ولی خودشان با وجود داشتن مدرک معتبر باید همان حقوقهای بخورونمیر را بگیرند رغبتی برای فعالیت در دولت و نهادهای دولتی پیدا نمیکنند.
آقای رییسجمهور برای یافتن دلایل نبود نیروی متخصص جهت حل مسائل کشور باید گاهی به برخوردهایی که با این قشر در سازمانهای دولتی میشود، توجه کند. گزینشهای سخت و دردناک از متخصصان درباره مسائلی که به درد کار نمیخورند را در کانون توجه قرار دهد.
آقای پزشکیان کاش از مدیران دولت میپرسیدند افزایش حقوق کارمندان به صورت پلکانی یعنی چه؟ چرا کارمندهایی با مدرک تحصیلی بالاتر و سابقه فعالیت بیشتر در افزایش حقوق سالانه باید در کف قرار بگیرند؟ این بحث شوم درآمد نجومی از کجا پیدا شد و گریبان کارمندان را گرفت؟
کاش آقای پزشکیان میزان قدرت خود را در بالاترین مقام اجرایی با روسای دولتهای پیشین مثلا دولت شادروان هاشمی و نیز احمدینژاد مقایسه کند و ببیند نهاد دولت تا چهاندازه مسلوبالاختیار شده است.
هنگامی که دولت اقتدار ندارد چرا باید نخبگان به دولت بیایند. شاید ایشان بگوید ما از بخشخصوصی نیز استقبال میکنیم اما این تنها در حد حرف باقیمانده است. انحصارهای بزرگ شکل گرفته در مجموعههای غیردولتی وابسته به نهادها در هر بخشی از فعالیتها کاری کرده که آدمهای قابل به دولت نیایند. این تازه در بهترین وضع است.
source