مائده راهب-مدرس دانشگاه و مشاور کسب‌و‌کار: همه ما به‌ عنوان شهروند، نیاز به دانستن علومی به عنوان علوم مادر هستیم تا بتوانیم وظایف شهروندی خود را انجام دهیم؛ از علومی مانند ریاضیات ساده و خواندن و نوشتن گرفته تا قوانین زیست جمعی در اجتماع. امروزه با توجه به اینکه در عصر رسانه به سر می‌بریم و رسانه به شیوه‌‌ مستقیم و غیر‌مستقیم قدرت رهبری تفکر شهروندان را دارد، لازم است‌ دو مهارت را به ‌عنوان مهارت و دانش مادر اضافه کنیم:

 

اولی تفکر انتقادی و دومی سواد رسانه‌ای. اگر سه یا چهار سال پیش از سواد رسانه صحبتی به میان می‌آمد، منظور اصلی سواد استفاده از رسانه بوده‌ است. اگرچه هنوز هم این چالش وجود دارد ولی بر کمتر کسی پوشیده است که ماجرا بسیار فراتر از این موضوع است. در این مقاله قصد دارم ابتدا ضرورت تفکر انتقادی در عصر رسانه را بررسی کنم و پس از آن به بررسی راه‌حل‌های کاربردی برای اجرائی‌کردن این مهارت در برخورد با رسانه بپردازم.

 

چرا به تفکر انتقادی نیازمندیم؟

 

1. چه بخواهیم‌ چه نخواهیم، دائم در معرض بمباران رسانه‌ها هستیم؛ از بیلبورد تبلیغاتی درون‌شهری گرفته، تا محتوایی که از منابع معتبر و غیرمعتبر از طریق تلفن همراه در اختیار ما قرار می‌گیرد و هر رسانه، هدفی درراستای منافع خود دنبال می‌کند. بنابراین در این هجمه‌‌ اطلاعات، نیاز است‌ مهارت تفکر انتقادی را بیش‌از‌پیش در خویش تقویت کنیم تا بتوانیم به‌ صورت فیلتر‌شده در معرض اطلاعات قرار بگیریم.

 

2. بسیاری از پیام‌های رسانه‌ای ممکن است نادرست، ناقص یا جانبدارانه باشند. تفکر انتقادی مخاطب را از پذیرش بی‌چون‌و‌چرا اطلاعات مصون نگه می‌دارد.

 

3. رسانه‌ها برای اینکه بتوانند محتوایی را به شیوه‌ ویروسی منتقل کنند، باید بر موج احساسات سوار شوند. تفکر انتقادی این مهارت را به مخاطب می‌دهد که وجه احساسی محتوا را ببیند و بر آن چشم بپوشد تا بتواند با دید منطقی و بدون در نظر گرفتن احساسات، اطلاعات را تحلیل کند.

 

4. تفکر انتقادی فرصت دیدن یک مسئله را از جنبه‌های متفاوت می‌دهد. بنابراین با تکرار و تمرین، افراد بهتر می‌توانند مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را تحلیل و درک کنند و شهروند آگاه‌تری برای جامعه باشند.

 

حال که چرایی تفکر انتقادی در برخورد با رسانه را بررسی کردیم، به چگونگی اجرائی‌کردنش بپردازیم.

 

چگونه تفکر انتقادی را در سواد رسانه‌ای تقویت کنیم؟

 

به ‌عنوان اولین راه‌حل، پرسیدن سؤال‌های کلیدی را توصیه می‌کنم. 

 

سؤالاتی مانند:

 

 منبع انتشار این محتوا مستقل است یا سوگیری مشخصی دارد؟

 

 از چه المان‌هایی در محتوا استفاده شده است (بصری یا کلمات با مفاهیم خاص)؟

 

 چه کسی این محتوا را تولید کرده است؟

 

 هدفش چه بوده است؟

 

 سوگیری شناختی‌اش چه می‌تواند باشد؟

 

راه‌حل دوم، توجه و تحلیل نوع محتوا، لحن، تصاویر، رنگ، موسیقی، تکنیک‌ و قلاب‌هایی که برای نگهداشت مخاطب استفاده شده، است. زمانی که این تکنیک‌ها را بشناسیم و بدانیم چگونه احساسات ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند، تصمیم‌گیری منطقی‌تری خواهیم داشت.

 

راه‌حل سوم، چک‌کردن چند منبع با دید متفاوت در مورد یک موضوع مشخص است. به این شیوه، به دید جامع‌تر و بدون سوگیری مشخصی می‌رسیم.

 

راه‌حل چهارم، آموختن درباره تکنیک‌های رسانه‌ای برای جذاب نشان‌دادن یک موضوع است. مثل تکنیک تیتر‌نویسی برای جلب توجه، بزرگ‌نمایی، ایجاد دوگانگی در انتشار محتوا و‌… .

 

راه‌حل پنجم، تکرار مستمر است. تفکر انتقادی ‌باید در بستر ذهن ما قوی و قوی‌تر شود؛ زیرا برخورد ما با رسانه به شیوه مستمر اتفاق می‌افتد. پرسیدن و شنیدن دیدگاه سایرین در تقویت این مهارت بسیار کمک‌کننده است.

 

در نهایت، به یاد داشته باشیم که رسانه‌ها هم‌زمان قدرت ساختن و متأسفانه تخریب‌کردن دارند. مسئولیت خویش را پذیرفته و با تفکر انتقادی و سواد رسانه‌ای، حافظ خود و دیگران باشیم و این‌گونه به سهم خود، بر چالش‌های اطلاعاتی عصر دیجیتال فائق آییم.

 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *